مقاومت والدین کودکان عشایر برای ادامه تحصیل به دلیل نیاز نیروی کار و نبود کاغذ و قلم از عمده مسائل پیشروی آموزگاران عشایری است
به گزارش هماپرس به نقل از هماخوزستان، احسان سپهوند- با آغاز سال تحصیلی جدید، شور و شوقی خانواده های شهری را فرا گرفته است.
مادران از شب قبل صبحانه ای سرشار از انرژی را با تخمین میزان کالری مورد نیاز برای فرزندان تدارک دیده اند. دانش آموزان هم از ماه قبل کیف را با کفششان ست کردهاند.
این وسواس برای برخی خانوادهها بیشتر است به شکلی که یکی از مادران میگوید شهریه یک سال تحصیلی فرزندش در پایه اول ابتدایی با محاسبه خدمات جانبی و کیف در مدرسه، بیش از پنج میلیون تومان هزینه برایش در بر داشته است.
اما به فاصله چند کیلومتر آن طرفتر کودکانی هستند که نه مداد دارند و نه وسیله ای برای تراشیدن آن؛ همین که خانوادهها از قید کارکردنشان بگذرند و اجازه ورود به کلاس بیابند کلی توفیق نصیبشان شده بنابراین طی کردن مسیر چند کیلومتری مدرسه با پای پیاده و گاهی بدون کفش برایشان کلی ارزش دارد.
قدمت آموزش و پرورش عشایر خوزستان به قبل از انقلاب باز می گردد اما از آنجایی که این مجموعه انسجام و ساختار مناسبی نداشت، با پیگیری متولیان امر و حمایت دولتمردان تاسیس اداره کل آموزش و پرورش عشایر در سال 1368 کلید خورد.
اکنون این اداره بیش از 14000 نفر دانش آموز عشایری را در 589 آموزشگاه و 1071 کلاس درس با همکاری 1107 نیروی انسانی در 14 منطقه عشایری برعهده دارد.
مدیر آموزش و پرورش استان خوزستان میگوید حوزه آموزش و پرورش عشایر خوزستان محدوده جغرافیایی 32 هزار کیلومتر مربع را پوشش می دهد.
قنبری روند روبه رشدی را با حمایت مسولان استانی پیش بینی میکند و عمده ترین معضل مدارس عشایری را فقدان بودجه لازم جهت تجهیز این مدارس می داند.
او معتقد است کسری بودجه مدارس شبانه روزی عشایری استان موجبات سوء تغذیه دانش آموزان مستقر در این مدارس را فراهم آورده است.
مدیر مدارس عشایری خوزستان میگوید: عشایر کوچنده استان علاوه بر اینکه مرزبانان وفادار نظام و مرزهای جغرافیایی این مرز و بوماند در تولید و اقتصاد نقش کلیدی در خودکفایی کشور نسبت به تامین گوشت و لبنیات ایفا می کنند به طوری که جمعیت 3 درصدی عشایر استان گوشت و لبنیات 45 درصد جامعه شهری را تامین می کنند.
اگر درصدد تقسیم سبکهای مدارس عشایری خوزستان بپردازیم، سه دسته پیش رویمان قرار میگیرند. مدارس ثابت، نیمه کوچرو و مدارس سیار کوچرو سه شاخه مدارس عشایری را تشکیل میدهند.
شاید کمتر کسی از این موضوع خبر داشته باشد که آموزگاران مدارس کوچرو در طول سال تحصیلی زندگی خود را با اعضاء ایل گذرانده و پا به پای مردان و زنان عشایر کوچ میکنند.
در این زمینه با یکی از معلمان کوشا و دلسوز مدارس عشایری کوچرو صحبتی داشتیم. او می گوید که از ابتدای شروع سال تحصیلی به همراه شاگردانش کوچ می کند و همزمان شش مقطع تحصیلی را تدریس میکند. با توجه به اینکه برای شاگردانش بالغ بر 50 کتاب درسی نیاز دارد از قاطری به عنوان مرکب بهره میبرد.
این آموزگار فداکار می گوید با شاگردانش و عشایر ایل زندگی می کند و گاهی پیش میآید که تا چندین ماه به خانهاش باز نمیگردد. او از شرایط سخت زندگی و دستمزد اندکش گلایه دارد اما عمده نگرانی او فقدان امکانات مناسب درسی برای شاگردانش است.
آموزگار دلسوز به ما میگوید گاهی هفته ها امکان استحمام دست نیافته است اما با وجود این در کنار دانش آموزان استقامت کرده تا بتواند از پس وظیفه خطیر خود با سربلندی بر آید.
مقاومت والدین کودکان عشایر برای ادامه تحصیل به دلیل نیاز نیروی کار و نبود کاغذ و قلم از عمده مسائل پیشروی آموزگاران عشایری است.
آموزگاران عشایری به مانند چراغی در کور سوی مسیر کوچ همواره روشنی بخش مسیر آینده ایل هستند و با ایثار حق زندگی خود آینده ای روشن را برای فرزندان عشایر رقم میزنند زیرا که به عقیده ایشان «از بی سوادی صدای خاموش برمیخیزد».