tr_tnav tl_tnav
کد خبر: ۲۷۱۸
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۳
تفاوت بغض در گلو با بغض در دل
فرزندان شهدا اما اهل کینه نیستند؛ بغض در گلویشان بسی متفاوت از بغض در دل ضدانقلاب‌های انقلابی است! جبهه‌ندیده‌های زخم‌ نخورده‌ای که خود را وارث همه‌ی ارزش‌ها من‌جمله عدالت می‌خوانند ولی این اقل از بصیرت را ندارند که الآن وقت زدن باقر نیست! لامشکل! از پایمالی‌چی‌هایی که خط را از امثال محصولی می‌گیرند، خیلی نباید متوقع بود!
هماپرس؛

حسین قدیانی در یادداشتی که پرامون قضایای اخیر انتخاباتی نگاشته شده، آورده است: سال ۹۲ قالیباف در دیدار با جمعی از دانشجویان ان‌شاءالله انقلابی یکی از دانشگاه‌‌های تهران، نشستی داشت و دقیق شرح داد که در سال ۸۸ اصلاً و ابداً جزو ساکتین نبوده و فلان کار و بهمان حرکت را کرده، منتهی نه با شیوه‌های مرسوم جماعتی که فقط شو دارند و از فرط علاقه به شوآف، رفتارها و گفتارهایی از خود بروز می‌دهند که متأسفانه انگ «افراطی» دقیقاً به پیشانی انقلاب و انقلابی‌ها بچسبد! شگفتا! چندی بعد بخش مهمی از آن سخنان که در جلسه‌ای خصوصی بود، سر از BBC درآورد تا نادوستان، هم رونمایی کنند از اخلاقی که ندارند، هم پرده بردارند از خصومت شخصی‌شان با حاج باقر!

به نقل از بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفحه اینستاگرام نگارنده منتشر شده، به شرح زیر است:

فقط با شهدا بودن ملاک نیست که شهید می‌رود و دردها و رنج‌ها و زجرها و دوری‌ها می‌ماند برای بازماندگان شهدا! چرا دروغ؟ چرا شعار؟ هزاری هم شهید را زنده بخوانی و باعث افتخار، بازهم ترکش‌های «جنگ روزگار» از «روزگار جنگ» بیشتر است؛ زخم‌ها بیشتر است و زخم‌زبان‌ها بیشتر است!

القصه! آخرین روزهای زمستان ۸۸ بود که در قطعه‌ی سرداران بهشت‌زهرای تهران، دقایقی هم‌کلام شدم با فرزند شهیدی که بعضاً مواضع دوپهلویی از سوی بعضی افراد خانواده‌اش صادر می‌شد. این برادر عزیز می‌گفت: «آن‌که این ایام بیش از همه، هوای برادرم و خواهرم را داشته، قالیباف بوده! اگر او نبود، فضا خیلی تندتر و بدتر هم می‌شد! البته این سیره‌ی حاج باقر است که صرف‌نظر از خط و خطوط، مراقب بچه‌های شهدا باشد و به وسع وقتش حال و احوالی از اینان بپرسد!» این مال ایامی است که خود قالیباف هم متهم به سکوت در فتنه‌ی ۸۸ بود و حتی از طرف این حقیر نیز نقد می‌شد اما غرض و مرض اگر نباشد، نقد هرگز به دشمنی بدل نمی‌شود!

الغرض! سال ۹۲ قالیباف در دیدار با جمعی از دانشجویان ان‌شاءالله انقلابی یکی از دانشگاه‌‌های تهران، نشستی داشت و دقیق شرح داد که در سال ۸۸ اصلاً و ابداً جزو ساکتین نبوده و فلان کار و بهمان حرکت را کرده، منتهی نه با شیوه‌های مرسوم جماعتی که فقط شو دارند و از فرط علاقه به شوآف، رفتارها و گفتارهایی از خود بروز می‌دهند که متأسفانه انگ «افراطی» دقیقاً به پیشانی انقلاب و انقلابی‌ها بچسبد! شگفتا! چندی بعد بخش مهمی از آن سخنان که در جلسه‌ای خصوصی بود، سر از BBC درآورد تا نادوستان، هم رونمایی کنند از اخلاقی که ندارند، هم پرده بردارند از خصومت شخصی‌شان با حاج باقر!

فرزندان شهدا اما اهل کینه نیستند؛ بغض در گلویشان بسی متفاوت از بغض در دل ضدانقلاب‌های انقلابی است! جبهه‌ندیده‌های زخم‌ نخورده‌ای که خود را وارث همه‌ی ارزش‌ها من‌جمله عدالت می‌خوانند ولی این اقل از بصیرت را ندارند که الآن وقت زدن باقر نیست! لامشکل! از پایمالی‌چی‌هایی که خط را از امثال محصولی می‌گیرند، خیلی نباید متوقع بود! آخر عدالت‌خواهی کاریکاتوری این است؛ این‌که در یوم‌الله ۲۲ بهمن، چترت را دیگران برایت بگیرند! آنی فرض کنید صاحب این عکس، قالیباف بود! نه! فرزندان شهدا را نمی‌توان با مشتی شعار، فریب داد! خط ما روشن به خون سرخ و مطهر سلیمانی است...


نام:
ایمیل:
* نظر: