tr_tnav tl_tnav
کد خبر: ۱۹۱۰
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۲
دونالد ترامپ پیروز انتخابات امریکا شد
تا پیش از این، در همه انتخابات معاصر آمریکا، نظرسنجی ها دقیق بودند و از روی آنها می شد نتیجه را پیش بینی کرد اما این انتخابات، صحت علمی نظرسنجی ها زیر سؤال برد.
هماپرس | چند هفته پیش هیلاری کلینتون در سالروز تولدش عکسی از خودش در توئیتر منتشر کرد و نوشت: تولدت مبارک رئیس جمهور آینده آمریکا!

هم او ، هم هوادارانش و هم قریب به اتفاق تحلیلگران سیاسی در آمریکا و سایر نقاط جهان، تقریباً مطمئن بودند که چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا، یک زن خواهد بود؛ نظرسنجی ها هم این را نشان می دادند.

با این حال، از اولین ساعات اعلام نتایج، مشخص شد که دونالد ترامپ پیش افتاده است. در ابتدا گمان غالب بر این بود که با شمارش آرای ایالت های کلیدی، کلینتون برنده خواهد شد اما چنین نشد و هر چند در مقاطعی کلینتون به ترامپ نزدیک شد اما هیچگاه به او نرسید و به کاخ سفید هم.

این نتیجه جهان را در شگفتی فرو برد. قیمت طلا بالا رفت، نفت و دلار افت کردند و شاخص بسیاری از بورس ها شکست.

تا پیش از این، در همه انتخابات معاصر آمریکا، نظرسنجی ها دقیق بودند و از روی آنها می شد نتیجه را پیش بینی کرد اما این انتخابات، صحت علمی نظرسنجی ها زیر سؤال برد.

حال پرسش اینجاست که چرا چنین شد و شخصیتی که ابتدا در عرصه سیاسی "گمنام" بود، سپس "مورد تمسخر" قرار گرفت و بعد "منفور" شد، چگونه در مرحله آخر توانست "رئیس جمهور" شود؟!

1 - شاید اولین پاسخ، به کارنامه سفید سیاسی او در برابر کارنامه پر غلط سیاسی کلینتون مرتبط باشد. ترامپ، قبل از کاندیداتوری به عنوان تاجری موفق و مجری یک برنامه تلویزیونی شناخته می شد و کتاب هایی هم در زمینه کارآفرینی و موفقیت داشت. اما هیلاری کلینتون کارنامه ای آکنده از فعالیت ها و مسؤولیت های سیاسی داشت. او سال ها سناتور بود و بعدها وزیر امور خارجه آمریکا شد و البته 8 سال نیز در دوران ریاست جمهوری همسرش بیل کلینتون، در کسوت بانوی اول آمریکا در کاخ سفید اقامت داشت.
به علاوه، او در شرایطی کاندیدا شد که یک دموکرات، رئیس جمهور آمریکا بود.

این شرایط باعث شد دست ترامپ - که دیکته ای در سیاست ننوشته بود - در انتقاد از دموکرات ها، دولت مستقرشان و کاندیدای آنها باز تر باشد و هیلاری و تیمش نتوانند در این عرصه ضدحمله ای داشته باشند. نمونه بارز حملات بی پاسخ ترامپ علیه کلینتون را می توان در قضیه ایمیل دید که آثار مخرب فراوانی در آرای کاندیدای دموکرات ها داشت.

2 - ترامپ با زیرکی تمام توانست خود را به یک "برند" خاص تبدیل کند. در علم برندینگ گفته می شود که هر چقدر یک برند، بُرنده تر و تیز تر باشد، قدرتش بیشتر است و بیشتر در یادها می ماند.
این نکته ای بود که ترامپ و تیم برندینگ او، به خوبی از عهده اش برآمدند.
وقتی ترامپ به عنوان یکی از کاندیداهای اولیه جمهوریخواهان وارد رقابت های درون حزبی شد، طبق روال از او پرسیدند که اگر جمهوریخواه دیگری کاندیدای نهایی شود، آیا ترامپ از او حمایت خواهد کرد؟ و ترامپ برخلاف عرف سیاسی گفت: نه! خودم به تنهایی ادامه خواهم داد.
اینجا بود که او بر متفاوت بودن خود با دیگران تأکید کرد و توجهات را به خود جلب کرد.

سپس با اتخاذ مواضع تند و تیز، برند خود را بُرنده تر کرد؛ اظهاراتی مانند کشیدن دیوار حائل بین آمریکا و مکزیک، ممنوع الوورد کردن مسلمانان به ایالات متحده، محدود کردن مهاجران، استفاده از بمب اتم، پاره کردن برجام و نظایر این ها.
او پس از آن که توجهات را به خود جلب کرد، با زیرکی مواضعش را تعدیل کرد.

این برندسازی هدفمند، شاید مهم ترین عامل پیروزی او بوده است.

3 - ترامپ برغم همه غرور و سرسختی اش، توانست فضای به وجود آمده علیه خودش را به نحوی هوشمندانه مدیریت کند. از اواسط رقابت های انتخاباتی به بعد، تقریبا همه نهادهای رسمی، رسانه ها، نخبگان و حتی بخش های مهمی از جمهوریخواهان، علیه ترامپ موضع گیری کردند. این شرایط سخت و شکننده می توانست ترامپ را فرو بریزد ولی او این فضا را به عرضه ای برای مظلوم نمایی تبدیل کرد و این گزاره را ترویج داد که او در میان هجمه های حکومت و رسانه ها ، تنها مانده است و نیاز به کمک مردم دارد.

در واقع، رأی مردم به ترامپ به گونه ای اعتراض آنها به جریان غالب حاکمیت در آمریکا (و نه نظام آمریکا) بود و الّا فردی با سابقه سیاسی صفر ، آن هم بعد از آن هم تخریب نمی توانست نظر مردم را به خود جلب کند.

4 - حملات تیم هیلاری کلینتون علیه ترامپ و افشاگری ها علیه او که عمدتاً ناظر به مسائل اخلاقی بود، زودتر از موعدی که باید آغاز شد. بعد از آن افشاگری ها، محبوبیت ترامپ بسیار کاهش یافت ولی در گذر زمان، این مسائل در جامعه ای مانند آمریکا عادی شد و از ترامپ توانست ضد حمله های مؤثری را ترتیب دهد و مثلاً با یادآوری رسوایی کلینتون و مونیکا چنین استدلال کند که اگر خودش حرف خلاف اخلاق زده، بیل کلینتون (همسر هیلاری) عملاً مرتکب چنین کاری شده است یا با پیش کشیدن مسأله ایمیل ها، توانست جو را عوض کند.
شاید اگر حملات کمپین دموکرات ها دیرتر صورت می گرفت، تیم ترامپ نمی توانست فرصتی برای رهایی از غافلگیری پیدا کند.

5 - تأکید بیش از حدکلینتون و حامیانش بر مباحث حقوق بشری با محوریت اقلیت ها (رنگین پوست ها، مهاجران،دگرباشان جنسی و ...) هر چند در جلب آرای این افراد به دموکرات ها مؤثر بود اما این حس را به اکثریت سفید پوست و طبقه متوسط منتقل کرد که نادیده گرفته می شوند و لذا به سمت ترامپ متمایل شدند.

6 - یکی از نکاتی که تیم ترامپ بر روی آن انگشت گذاشت و بزرگنمایی کرد، وضعیت سلامتی هیلاری کلینتون بود. هیلاری چندین بار در مراسم مختلف، دچار ضعف بدنی شد، از حال رفت و تلو تلو خورد. جمهوریخواهان با بیان این که نمی توان سکان اداره امریکا را به دست زنی سالخوره و بیمار دارد، توانستند بر روی آرای مردد اثر گذار باشند.

7 - اوباما در طول 8 سال ریاست جمهوری اش، به عنوان کسی که برنده جایزه صلح نوبل شده بود، کمتر از سایر رؤسای جمهور آمریکا اقتدارگرایی کرد. کاندیدای دموکرات ها نیز زنی بود که نمی توانست حس اقتدار را در آمریکایی ها زنده کند.
در واقع ، نیاز جامعه آمریکا به اقتدارگرایی - که ریشه تاریخی دارد - در 8 سال گذشته، ارضا نشده بود و این، دقیقاً همان نقطه ای بود که ترامپ روی آن دست گذاشت و با عباراتی مانند آمریکا بار دیگر قدرتمند خواهد شد، آمریکا را از نو خواهیم ساخت و ... حس اقتدارگرایی آمریکایی ها را معطوف به خود کرد و آمریکایی ها احساس کردند که "تغییر" با او محقق خواهد، همان گونه که 8 سال پیش، اوباما را نماد "تغییر" دانستند.

8 - در 8 سال حاکمیت دموکرات ها، متوسط درآمد مردم آمریکا در سال رو به کاهش بوده است (برخی منابع از کاهش 2 الی 3 هزار دلاری خبر می دهند) و این برای مردم کشوری که سرمایه داری در آن حرف اول را می زند، هرگز خوشایند نبود. در چنین شرایطی، یک تاجر موفق که به ریزه کاری های تجارت و اقتصاد وارد است کاندیدای جمهوریخواهان شد تا بخشی از آرای مردد به سمت او مایل شوند تا بلکه بتواند گشایشی در معیشت شان ایجاد کند.

بیوگرافی

دونالد ترامپ ، نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا چهارمین فرزند خانواده است.

او در مدرسه، شاگرد شیطانی بود. در سیزده سالگی، پدرش او را در مدرسه نظام ثبت نام کرد.

دونالد ترامپ، فارغ التحصیل دانشکده بازرگانی دانشگاه پنسیلوانیاست، که یکی از بهترین ها در دنیا محسوب می شود.

خودش می گوید با قرض گرفتن "یک میلیون دلار ناقابل" از پدرش، وارد دنیای ساخت و ساز شد.

ترامپ سه بار ازدواج کرده است. همسر اولش اهل جمهوری چک بود، همسر دومش آمریکایی بود. ملانیا، همسر فعلی اش، اهل اسلوونی است.

در سال ۲۰۰۴، اجرای برنامه Apprentice یا کارآموز در شبکه تلویزیونی NBC را به ترامپ سپردند. همین برنامه، از او یک ستاره تلویزیونی ساخت.

در این برنامه، علاقمندان به تجارت برای استخدام شدن در یکی از شرکت های زیرمجموعه ترامپ، با هم رقابت می کردند. کمتر کسی بود که بعد از برنده شدن در این برنامه، برای ترامپ کار کند. بیشتر آنها با شهرت و تجربه ای که به دست آوردند، خودشان مدیران مستقل و موفقی شدند.

ترامپ بابت هر قسمت این برنامه، ۳۷۵ هزار دلار گرفت.

معنای اسمش در زبان انگلیسی، تکخال، یا به قول ورق بازها، "آتو" است.

ترامپ پیش از مشهور شدن، یک بازی هم به همین اسم داشت که تا سال ۱۹۸۹ تولید می شد. بازی ترامپ بعد از آن از رونق افتاد، ولی وقتی مسابقه تلویزیونی Apprentice در اوج محبوبیت بود، دوباره روانه بازار شد.

موضوع این بازی هم خرید و فروش املاک و مستغلات است، یعنی کسب و کار اصلی ترامپ.

موفقیت برنامه اپرنتیس، در سال ۲۰۰۷ ستاره ای را در گذر مشاهیر هالیوود نصیب ترامپ کرد.

این ستاره را یکی از مخالفان ترامپ که از حرف های او درباره زنان در جریان انتخابات ریاست جمهوری، شاکی بود، با کلنگ از جا در آورد.

البته ترامپ اولین رئیس جمهور ستاره دار آمریکا نخواهد بود. رونالد ریگان، چهلمین رئیس جمهور آمریکا، بازیگر سینما بود و ستاره ای در همین گذر به نام خودش دارد.

دونالد ترامپ و رونالد ریگان

برادر ترامپ، ۴۳ ساله بود که اعتیاد به الکل جان او را گرفت. برای همین، دونالد ترامپ لب به مشروب نزده است. با این حال، برند ودکا و شراب خودش را دارد


ودکای مارک ترامپ سال ۲۰۰۶ به بازار آمد. هر چند خودش می گفت جنس اش مرغوب است، ولی استقبالی از آن نشد. خط تولیدش را پنج سال پیش بست.

ترامپ، بسیار وسواسی است و معمولا با کسی دست نمی دهد. وقتی هم دست می دهد طرف را به سمت خودش می کشد تا دستش زیاد در دست دیگری نماند.

ترامپ برندهای دیگری هم به اسم خودش راه انداخته، از جمله ادوکلن های Success و Empire

ترامپ یک بار در مسابقه کشتی کج حرفه ای WWE بین میلیاردها شرکت کرد. مدیر لیگ را شکست داد و سر او را وسط رینگ تراشید.

دونالد ترامپ در کشتی کج حرفه ای


در کتابی به نام The Art of Comeback یا هنر بازگشت که نوشته، می گوید همیشه دلش می خواست با پرنسس دایانا رابطه عاشقانه داشته باشد و او را زنی رویایی توصیف کرده است.

ترامپ، چهل آپارتمان برای خودش دارد، از جمله پنت هاوس هایی که خودش و دخترش ایوانکا گهگاه در آن می نشینند.

خانه دائمی اش برجی است به نام خودش در محله منهتن نیویورک. قسمت هایی از فیلم "بتمن: ظهور شوالیه ظلمت"، ساخته کریستوفر نولان، در همین برج ساخته شد.

داخل پنت هاوس هتل و کازینوی تاج محل در نیوجرسی


دونالد ترامپ یک کشتی تفریحی هم داشت که آن را از عدنان خاشقجی، تاجر سعودی زمانی که او با مشکلات مالی روبرو شده بود به قیمت ۲۸ میلیون دلار خرید در حالی که ارزش واقعی آن کشتی ۱۰۰ میلیون دلار بود. در نهایت هم به دلایل مالی ناگزیر شد آن را به قیمت بیست میلیون دلار به ولید بن طلال ، سرمایه دار پرآوازه عرب بفروشد.

ترامپ بیش از دوازده کتاب نوشته است که موضوع بیشتر آنها تجارت است.

ترامپ در اواخر دهه ۸۰ میلادی به سیاست علاقه مند شد. در آغاز طرفدار حزب دموکرات بود، تا سال ۲۰۱۲ که اعلام کرد جمهوریخواه است.


دونالد ترامپ در موسیقی بیشتر طرفدار سبک راک و متال است. از خواننده های مورد علاقه اش می توان به مایکل جسکون، نیل یانگ و التون جان اشاره کرد.


نام:
ایمیل:
* نظر: